قرمز و ابی

قرمز و ابی

قرمز و ابی

قرمز و ابی

الا ای آهوی وحشی کجایی

الا ای آهوی وحشی کجایی مرا باتوست چندین آشنایی دوتنهاو دوسرگردان دو بیکس دد و دامت کمین از پیش واز پس بیا تا حال یکدیگر بدانیم مرادهم بجوییم از توانیم که می‌بینی که این دشت مشوش چرا گاهی ندارد خرم و خویش که خواهد شد بگویید ای رفیقان رفیق بیکسان یار غریبان مگر خضر مبارک پی درآید ز یمن همتش کاری گشاید مگر وقت وفاپروریدن آمد که فالم لا تذرنی فردا آمد چنینم هست یاد از پیردانا فراموشم نشد،هرگز همانا که روزی رهروی در سرزمینی به لطفش گفت رندی ره نشینی که ای سالک چه در انبانه داری بیادامی بنه گردان داری جوابش دادگفتادام دارم
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.